و ذهـن پلکـ مےزند

و ذهـن پلکـ مےزند

در ذبـح ِ بی رحـمـانه ی کلـمـات ...

صندوقچه

"قربانگاه"

دوشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۰، ۰۱:۲۶ ق.ظ

ابراهیمعلیه السلام اسماعیلش را بر دامان احساسش گذاشت و رفت تا آن قله ای که ایمان را تنها یک

ثانیه مهلت بود... تسلیم یا تسلای نفس ِ دنیایی... و فاصله ی این دو از جرعه ای توکل بود..

 تا لحظه ای خودباختگی و ناامیدی...

می دانی؟ اسماعیلعلیه السلام سراب ندید.. دریایی از عشق را با معصومیت چشمانش چشید و

 سیراب ِ لطف الهی گشت..

و آنگاه که پدر، پسر را به قربانگاه می بَرد، ابلیس را امانی نیست

از فریب کاری های بی رنگش نزد این دو..

ابراهیم گلوی فرزند را نشانه می گیرد..: می بینی خدا؟ این دنیای من است!

قبلا هم آیا گفته بودم تمام دنیایم ارزانی ِ رضای توست؟

ابلیس، آسمان ِ مکرهایش را به ریسمان احساس ِ ابراهیم می بافد...

ابراهیم اما نفس ِ سرکش را مقابل حجله ی ایمانش سر می بُرد..

فرزند، لبخند می زند..؛ : قربانی ات قبول می شود پدر..!

ابراهیم بغض ِ نگاهش را بر چشمان پسر می شکند.. آسمان زمزمه می کند..

 نذر تو نیاز تو بود ای ابراهیم!

آنسان که آتش  بر تو گلستان شد.. رستگاری نیز در خشنودی خداوند از باطن نیتت

 سرچشمه خواهد گرفت..

پسر، بار دیگر بر آغوش پدرش بخشیده می شود..

 ابراهیم بر گرد کعبه ی تقوایش سجده ی شکر را هجی می کند..

.. پدر گلوی فرزند را اشاره رفته است... آسمان شرم می کند از خلوص دستهای او..

پدر اشک می ریزد... زانوان پدر ناله می کنند... پدر دست به کمر نمی برد.. کمر پدر توان خود را پای

دستهای عمو داده است.. اما عشق خود را... عشق پدر جاریست در گلوی شش ماهه..

عشق پدر خاطرخواهی دنی یا را به تمسخر گرفته است..

ابراهیم نفسش را به قربانگاه الهی برد.. و حسینعلیه السلام عبودیت ِ حقیقی را به طواف ِ عاشوراییان

گذاشت تا هستی معنای "زیبایی" را در عطش ِ خیمه ها بیابد..

قربانی ات را آماده کن.. عید ِ مسلمانی است.. تسلیم ِ چه می شوی؟ عشق ِ یگانه معبود یا ...

نه. بیا هر چه غیر از او مانده بر جان ِ زندگی هامان را در قربانگاه ِ تقوا به اتمام برسانیم..

این آسمان ِ سراسر مهربانی اش، نیاز ابراهیم می طلبد..

 و یک دل حسینی که بگذری از آستان ِ ابلیس آلود..

کعبه ی لطفش در انتظار تبرک ِ ایمان های عاشوراییست..

و این صحنه ی قربانی تا انتهای هستی جاری..

عیدت مبارک.

۹۰/۰۸/۱۶
فــ . الف

نظرات  (۲۲)

۱۶ آبان ۹۰ ، ۰۲:۳۲ عباس تمرتاش (شاهد )
کاروان در راه و یاد زینبم ...!!
و در همین ایام حج که اکثر حاجیان به دور خانه یار میگشتند !
حاجی حقیقی یعنی حسین .ع. و اصحاب با وفایش احرام دگری بر بستند !
و از ظاهر ! به دنبال باطن و حقیقت بالفعل ( یار ) ! شتافتند و نیمه شب !! مخفیانه !! بهمزاه زنان و کودکان ! راهی حجی شدند که :
تا همیشه تاریخ متحول کننده دلهای حقیقت جو و طالب لذت واقعی با خدا بودن و در خدا ذوب شدن است و ....

.............. مکه تاااااااااا کربلا !! ...............

قافله با قافله سالار رفت .... همره عشاقر سبکبار رفت !!
در طلب یار همه در تبند !! قافله ای با تن تبدار رفت !!
این همه ازاد به رلفی اسیر قافله در بند و گرفتار رفت
بر سر اشتر شده اند مست می !! قافله ای مست چه هوشیار رفت !!!
آه که از شهر به خود ماندگان !!!!! قافله خاموش ز بازار رفت !!!!
قافله سالار حسینی حسین .ع. .... همره زینب .س. به شب تار رفت
زینب .س. دلخسته محمل نشین ... در بر عباس.ع. علمدار رفت !!
ناقه اصغر .ع. چو نسیم سحر سوی بیابان پر از خار رفت
از جرس قافله آید آید بگوش : جان نبی .ص. جانب پیکار رفت !!!
وای گر این ناله به زینب .س. رسد : بر سر نیزه سر دلدار رفت
............... ( شاهد ) از این غصه به صورت زنان !! ...........
............. بدرقه زینب .س. غمخوار رفت ...........

............ بتاریخ ( 16 / 3/ 70 ) .........!! یادش بخیر .... اااااااااااای خداااااااا

همذیگه رو دعا کنیم که خدا مهربونه
این شبا چشم عاشق به سوی آسمونه

خدا نگهدار
۱۶ آبان ۹۰ ، ۰۲:۳۴ عباس تمرتاش (شاهد )
سلاااااااااااااام ..............!!

به لطف خدا هنوز هم لیاقت دعا کردن برای شما عزیز و دیگران عزیزان خدا از من سلب نشده الحمالله
و متقابلا" التمااااااس دعااااا که وقت تنگه !


......... در منایت اولین قربان منم !! .............

بهر قتلم قاتلم آماده شد ... لحظه میخوارگی زین باده شد !
میگساری از برای میگسار ... لذتی دارد سر دار العمار
اندرون باده می آمد بجوش ... پس کجایی اس حسین .ع. ای می فروش ؟!!
ای حسین .ع. ای ساقی دلجوی من ... کن نظر از کربلایت سوی من !
طالب این باده جوشان منم ... در منایت آولین قربان منم
من که دستم بسته است ای دلربا ... خود بیا تر کن لب خشکیده را !
عاقبت از باده می بر لب زنم ... تا دم آخر دم از زینب .س. زنم !!
گر چه دانم تر ز می لب میکنی ... گو چه با غمدیده زینب .س. میکنی ؟!
زینبت .س. را سوی این مردم میار ... بذر غم در وادی دلها مکار !
گر بیاید میکنند بر او سلام !!! بعد از آن سنگش زنند از روی بام !!
ترسم از آنکه به محمل سر زند !!!سر پر از خون ناله " مادر " زند !!
همچو شمعی هلهله ابش کند !!! اشگ طفلان تو بی تابش کند !!
............ ( شاهدا ) بس کن که جانم شد به لبم !! ...........
........... کاروان در راه و یاد زینبم .س. .............

........... بتاریخ 25/3/70 ........ !!
سلام
عیدتان مبارک
نوشته ات خیلی زیبا بود
پاسخ:
ممنون.
۱۶ آبان ۹۰ ، ۱۱:۵۸ فاطمه***محکم
سلام. . .

چقدر زیبا نگاشته ای فاطمه جان ...

عیدت مبارکـــ بانو


ممنونم از حضورت
سلام ابجی...
محتاجیم...
عیدتونم مبارک..
یاعلی
خیلی دعام کنین..
پاسخ:
علی یاورتون انشاالله.
زیبا بود و دلنشین
در سفر کوی دوست دو جا تو دلم بدجور نشست و دوریشون عذابم میده , یکی موقعی که پروانه وار دور محبوب میگردی و دیگه وقتی بین صفا و مروه آیه "حج البیت " میخونی و دنبال چشمه رحمت الهی میگردی...

خدا نصیب همه کنه ... انشاء الله.
سلام حاجی.

ببخشید من یادم رفت بگم

با اجازه قبلا لینک شدید...
التماس دعا
زندگی در اعماق ، امن است. اما زیبا نیست !

ماهیانی که در اعماق زندگی میکنند صید نمیشوند ،


اما طلوع آفتاب را هم نمیبینند . . .
۱۷ آبان ۹۰ ، ۱۶:۳۸ علی هنگامی
سلام کار شما بسیار زیباست
ای رهبر آماده

آزاده ایم آزاده

!

غیر اینه ؟!
پاسخ:
بر منکرش لعنت!!
صد در سد , حق با شماست

منتهی حقیر از باب تغلیب خطاب کردم!

خلاصه , تقبل الله

باشد که دوباره یار مهربان لختی حضور را در مقدم نورانی اش ارزانیمان بکند و با معرفتی دو صد چندان قدر وصالش را غنیمت شماریم...
۱۸ آبان ۹۰ ، ۲۰:۳۷ باراز سلام
سلام : وبلاگ قشنگیه
چه مناسبت های زیبایی
اول ذی الحجه : اازدواج حضرت علی وزهرا --صدور حدیث سد الابواب
7 ذی الحجه : شهادت امام باقر ع
8ذی الحجه : حرکت امام حسین به کربلا
9ذی الحجه : روز عرفه شهادت مسلم بن عقیل
10ذی الحجه : عید قربان
14 ذی الحجه : بخشش فدک به حضرت زهرا س
15ذی الحجه: ولادت امام هادی ،صاحب زیارت جامعه کبیره
18ذی الحجه : عید غدیر خم انتصاب امیر المومنین به امامت مسلمین به فرمان خدا توسط رسول الله ص
21یا24ذی الحجه: بخشش انگشتری به سائل و نزول آیه ولایت «انما ولیکم الله...
2422ذی الحجه : شهادت میثم تمار مدافع علی
ذی الحجه: نزول آیه مباهله -آیه تطهیرو حدیث شریف کساء
25نزول سوره هل اتی .در باره روزه وکمک به مسکین ویتیم واسیر
التماس دعا . شماهم به ما سری بزنید .با نظرات خوبتان
۱۹ آبان ۹۰ ، ۲۲:۳۸ باراز سلام
سلام داشتم به ایام پیش رو نگاهی می کردم
چه مناسبت های زیبایی
اول ذی الحجه : اازدواج حضرت علی وزهرا --صدور حدیث سد الابواب
7 ذی الحجه : شهادت امام باقر ع
8 ذی الحجه : حرکت امام حسین به کربلا
9 ذی الحجه : روز عرفه شهادت مسلم بن عقیل
10 ذی الحجه : عید قربان
14 ذی الحجه : بخشش فدک به حضرت زهرا س
15 ذی الحجه: ولادت امام هادی ،صاحب زیارت جامعه کبیره
18 ذی الحجه : عید غدیر خم انتصاب امیر المومنین به امامت مسلمین به فرمان خدا توسط رسول الله ص
21 یا24ذی الحجه: بخشش انگشتری به سائل و نزول آیه ولایت «انما ولیکم الله...
22 ذی الحجه : شهادت میثم تمار مدافع علی
24 ذی الحجه: نزول آیه مباهله -آیه تطهیرو حدیث شریف کساء
25 نزول سوره هل اتی .در باره روزه وکمک به مسکین ویتیم واسیر
به ماهم سری بزنید . نظرات قشنگش
۲۰ آبان ۹۰ ، ۲۳:۲۰ ...بی واژه...
یا رئوف...

بر لبم نام تورا می برم

تا برف

مثل قند

در دل این زمستان با عجله آب شود

تا آدم برفی ِفصل عاشقی نشوم
........
پاسخ:
مسیر سرویس بهداشتی را اشتباه آمدی ای انسان ِ بافرهنگ!!
.............
پاسخ:
کم آبیه.. طهارت خودتو حفظ کن!
غدیر، نه فراموش شدنی است و نه کهنه شدنی؛
ماندگار است و پویا و زندگی ساز. غدیر، تجلی ولایت و رکن حیات معنوی انسان است.
غدیر، روز اکمال دین و اتمام نعمت حق است.
غدیر، آزمایشگاه بود و علی، وسیله امتحان مدعیان ایمان،
تا در جریان اطاعت از رهبری او و پذیرفتن ولایتش،
صداقت او را در عمل نشان دهند.


عیدتون مبارک
۲۴ آبان ۹۰ ، ۰۱:۵۸ عباس تمرتاش ( شاهد )
سلام

........ (( من کنت مولا فهذا علی.ع. مولا ))...........

خم غدیر خم به جوش آمده ... مژده دهید که می فروش آمده
گر نگری بر او خرابش شوی ... مست رخ و مست شرابش شوی
میکده با وجود او جان گرفت ... جای , قدح در کف مستان گرفت
هر که قدح گرفت ز دستان او ... می طلبید ز خم جوشان او
هر که قدح بسوی ساقی کشید ... نگشت نا امید و از می چشید
هر که زده لب به می ناب او ... تا دم مردن شده بی تاب او


ای که می ناب تو مظلوب ماست ... مرهم این قلب پر آشوب ماست
ای که خمت بین غدیر خورده جوش ... لب بگشا که هستی ای می فروش؟!!
خود بگشا صندوق اسرار خود ... سخن بگو از خود و از کار خود !!
که هستی ای ساقی دیرینه ام ... بگو بگو که تنگ شده سینه ام !!
سخن بدینجا که رسید گر چه دیر ... لب بگشود ساقی خم غدیر :

آنکه می از او طلبید او منم !! امید هر چه نا امید او منم !!
آنکه نموده مستتان او منم !! بود و نبود این جهان او منم !!
آنکه بود خمش به جوش او منم !! بهر یتیم غذا به دوش او منم !!
آنکه تر ا داده سبو او منم !! خار به چشم و در گلو او منم !!
منم منم آنکه خمم شکستند !! دست مرا میان کوچه بستند !!
منم که دست من عدو ببسته !! پهلوی زهرای.س. مرا شکسته !!
منم که بر زخمم زدند نمکها !! زدند برم بر فاطمه.س. کتکها !!
منم که دیده ام در آتش و دود !! چگونه شد یاس سپیدم کبود !!
منم که روزم از جفا شده شب !! چون دیدم آنجا اشگ چشم زینب .س.
آری منم علی .ع علی مظلوم !! که گشتم از حقم زکینه محروم !!
منم علی .ع. منم علی تنها !! منم علی .ع. خجل ز روی زهرا .س.
منم علی .ع. که ساقی خم شدم !! چرا ز یاد شیعیان گم شدم ؟؟؟!!!
آیا کسی مشکا دگر ندارد ؟! که نام زیبای مرا بر آرد ؟!
دردی ندارد کس کنم دوایش ؟! یا حاجتی بر آورم برایش ؟!
عید است و هنگام امامت من !!! عید غدیر روز زعامت من !!!
هر کس صله خواهد به قلب جلی !! از دل بگوید : سائلم یا علی .ع. !!
.............. ( شاهد ) بگیر عیدی خود ز مولا .ع.............
............... با اشگ چشم و نغمه علیا .ع. ................

--------(( 19/2/ 76 -- عباس تمرتاش شاهد -- التماس دعا ))
عجب شعر قشنگیه ..اون بالا .....
ایشالا قلبت بهاری باشه ....
سلام ابجی...
شعر نظر بالا فعال نی؟؟؟؟
خیلی قشنگ بود...
برام خیلی دعا کن
یاعلی مدد
پاسخ:
محتاجم بسی..چشم/
با سلام
با مطلبی در مورد تناقضات عملی و فکری علی زاکانی رئیس کمیته راست سنتی (7+8) برزوم. با واکاوی ترکیب راست سنتی در عنوان فریبنده 7+8 می فهمیم که چه کسانی از عنوان اصیل اصولگرایی را سوء استفاده می کنند. با دقت بخوانید و نظر دهید. اندکی صبر سحر نزدیک است
دقیقه ای ازوقت خودرابگیروبگو : سبحان الله والحمدلله ولااله إلاالله والله أکبر سبحان الله وبحمده سبحان الله العظیم سپس برای چندنفر بفرست تعداد زیادی به ذکر الله مشغول میشوند و چقدر اجر برای شماحاصل میشود “ألابذکرالله تطمئن القلوب”

التماس دعا