و ذهـن پلکـ مےزند

و ذهـن پلکـ مےزند

در ذبـح ِ بی رحـمـانه ی کلـمـات ...

صندوقچه

رفتید دعا گفته و دشنام شنیده !

يكشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۳، ۰۱:۱۱ ق.ظ

بعد از حادثه ی عاشورا ، دشمن حجاب و عزت زنان کاروان را نشانه رفته بود. از هر فرصتی استفاده می کرد تا داغشان را زیر بار سنگین اسارت و بی پناهی دوچندان کند. نقاب از چهره شان کشیده بود اما آنها آستین های لباس شان را مقابل صورت می گرفتند و سر به زیر می انداختند تا مورد جسارت چشم ها واقع نشوند. نامحرمان به بهانه ی دیدن سرها به تماشای زنان می آمدند و دل های آنها را بیشتر به درد می آوردند. اما زنان ساکت نمی ماندند و مدام به دشمن و تماشاچیان اعتراض می کردند تا کسی یادش نرود حجاب و پوشش  دزدیده شده شان چه قدر و اندازه ی والایی داشته و بنی هاشم و اصحاب اهل بیت(ع) چه حامیانی برای حریم شان بوده اند.

بخشی از خطبه ی حضرت زینبسلام الله علیها  : «ای یزید! آیا پنداشتی همین که ما را همچون اسیران به این شهر و آن شهر کشاندی، برای ما خواری است؟ آیا این از عدالت است که همسران و کنیزان خودت را در پشت پرده ها قرار می دهی ولی دختران رسول خدا را (ص) را به عنوان اسیر، روانه کرده ای، پرده های حرمت آنان را دریده ، چهره هایشان را آشکار ساخته و زیر سلطه دشمنان از شهری به شهری می گردانی، آن گونه که مردم شهرها و آبادی ها و قلعه ها و بیابان ها به آنان می نگرند و دور و نزدیک ، چهره آنان را تماشا می کنند؟» 

 

همین حجاب بر چهره نداشتن و نظاره شدن، مقابل عفت و نجابت آن بانوان کافی بود تا برای لحظه ای دور ماندن از نگاه و جمع مردان تقلا کنند. نه مصیبت و غم کربلا و نه سختی راه و فشار دشمن باعث نشد ارزش هایشان را از یاد ببرند. 

 

وارث حیا و استقامت شان هستیم ؟ به قول استاد صفایی « وارث قرابت می خواهد... »

 

________________________________________________________________

پ.ن1 ) خیلی ها را دیده ام که اول محرم نذر حجاب می کنند! بعضی ها منت می گذارند و کل دو ماه را، بعضی هم دهه ی اول... انگار کنید که امام حسین(ع) در باقی اوقات زندگی جریان نداشته باشد... همین حال را ما هم در خارج شدن های گاه گاهمان از زیر چتر ولایت و ابوت سیدالشهداء پیدا می کنیم... خیلی عجیب و غریب نیست.

پ.ن2 ) مشهد سرد بود! فقط می شد اندازه ی آخرین کلام ها وقت خداحافظی با صحن انقلاب، جان داد... همیشه آخرین نگاه به گنبد حکم نوشیدن آخرین نفس از جرعه ی این جام تهی را دارد. +

۹۳/۰۸/۲۵
فــ . الف

نظرات  (۳)

امشب حاج آقای مان هم نقل کردند دلم سوخت
دلم سوخت 
زینب کبری سلام الله علیها دختر امیرالمومنین علیه السلام کجا 
کوفه و ... !
چقدر درد 

و حجاب....
پاسخ:
تو صبح روشنی که به خورشید رو کنی
حاشا که شام را خبر از تار مو کنی ...
سلام
زینب کسی است که در راه عصمتش
 عباس می دهد نخ معجر نمی دهد
این بیت خیلی گریه داره .....
چه فاجعه ای داریم در بحث عفاف و حجاب

سلام

یادم هست سال ها قبل

محرم بود یا ماه رمضان نمیدانم

اما مطلبی شنیدم از دوستی ک می گفت

امروز زندگی هامان مثل موبایل ها و کامپیوترهامان فایل بندی شده

محرم و رمضان مسلمان می شویم، غیبت نمی کنیم، با حجاب می شویم و....

اما باقی سال... 

روی تخته سیاه ما جای نوشته های شما خالیست. همین!

پاسخ:
سلام
فایل هایی که باقی سال هیدن می شوند...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی