و ذهـن پلکـ مےزند

و ذهـن پلکـ مےزند

در ذبـح ِ بی رحـمـانه ی کلـمـات ...

صندوقچه

لبه ی پرتگاه؟

جمعه, ۵ اسفند ۱۳۹۰، ۰۹:۰۲ ب.ظ
خدا نکنه بعضی ها از گمنامی شهدا برای نامدار کردن خود سوء استفاده کنند...!
خدا نکنه...
                                 
۹۰/۱۲/۰۵
فــ . الف

نظرات  (۲۶)

فرانسیس فوکویاما و تحلیل او از شیعه و مهدویت .... آپم
سلام.

این کجا و آن کجا....

دلم بدجوری گرفت... نمیدونم چرا... ولی با دیدن این عکس بدجوری دلم گرفت...
پاسخ:
نمی دانی چرا؟
اندکی صبر کن تا بهشت راهی نیست.........

خیلی جالب بود.
ممنون میشم به کلبه منم سر بزنید
سلام وبت قشنگه به منم سر بزن خوشحال میشم بای
پاسخ:
من اما خوش حال نمی شوم اصلن از این کامنت ها...
خدا نکنه واقعا!
۰۷ اسفند ۹۰ ، ۱۱:۱۷ حاج حسین طناز الرعایا!
شووما چقده با ادب بودین بچگیا؟!
ما یه حرفای زشتی از بچه های کوچه یاد گرفته بودیم اونا رو می گفتیم!!!
هر بار هم مامانم اینقده دعوام می کرد که نفسم بالا نمی اومد!!!
الان هم همونا رو بهشون گفتم تو دلم!!!
تا ظهور...
سلام....
ممنونم.....
دلگیر بود....
دلانه بود از بهانه ها....
دعایم کن
یاعلی مددی
۱۰ اسفند ۹۰ ، ۰۰:۵۰ فاطمه***محکم
خدا نکند ...


سلام ... خوبی فاطمه جان ؟

خیلی قشنگ نوشتی فاطمه جون.... چه سفره ی صبوری می شد اونوقت!
سلام
وب زیبایی داری،وقت کردی به من هم سربزن
فکر کردی کی هستی؟؟ هان؟؟
از امثال تو متنفرم..
پاسخ:
آرام باش..
چارنفر آدم تحویلت گرفتن خودتو گم کردی هان؟؟؟
از امثال تو متنفرم.. تا یکم خودشونو تو اینه میبینن دیگه تموم میشه همه چی..
بابا زیر پاتم نگاه کن!!
فکر نکن نمی شناسمت. همه این حرفا از علم می زنم!
اون گوگل پلاستم به درد خودت می خوره و مغرورای مثل خودت..
پاسخ:
الان دقیقا حرفت چیه؟
بیخود مظلوم نمایی نکن..
یعنی میخای بگی خیلی خوبی که عصبانی نمیشی؟؟؟
بدم میاد از کسایی که فقط خودشونو میبینن..
و درباره بقیه قضاوت بد می کنن.
از کجا مطمئنی من از تو پاک تر نباشم؟
پاسخ:
من اصلن شما رو میشناسم که قضاوت کرده باشم؟
........
می بینی؟ من از عمومی تقاضا کردن هم ترسی ندارم. اما تو چی؟؟ تو از چی می ترسی مغرور؟؟!
پاسخ:
متاسفم که قبلش پاک شد و بعدی ها تایید نمی شن.. تا همینجاش هم گفتم که گفته باشم!
۱۱ اسفند ۹۰ ، ۱۳:۰۷ ذاکر اهل البیت (علیهم السلام)
سلام :
آفرین و مرحبا
۱۱ اسفند ۹۰ ، ۲۰:۴۲ عبد العاصی
سلام
بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد،
مادری گفت: " حسین جان " همه را بخشیدند.
یا علی
پاسخ:
راستی! زیارت قبول...
اول بگم اون مینمال بالایی خیلی قشنگ بود .مررسی ..
دوم اینکه واقعا خدا نکنه ...حیف گمنامی معصومانه شون ..
پاسخ:
مرسی از لطف تو.
۱۳ اسفند ۹۰ ، ۰۰:۵۸ فاطمه***محکم
صـــــــــــــــــــبر . . .
۱۳ اسفند ۹۰ ، ۰۱:۱۲ عباس تمرتاش (شاهد )
سلام

............( رسم و رسوم ) !! ...........

یادش بخیر رسم و رسومی داشتیم ... این سنتا رو همه دوست می داشتیم
زمستونی بود و شب یلدایی ... یه کرسی بود و دور اون غوغایی !
هندودنه و شیرینی و آجیلی ... انار سرخ مزه می داد خیلی !
گاهی به حافظ میزدن تفعل ... تمام خونه می گرفت بوی گل !
پدر بزرگ خاطره تعریف می کرد ... مادر بزرگ خنده می کرد کیف می کرد !
بچه ها مشغول تناول بودن ... آفت آجیل بودن و هل بودن !
....
....
یادش بخیر رسم و رسومی داشتیم ... این سنتا رو همه دوست می داشتیم

چارشنبه سوری یادته چه جور بود ؟! حقیقتا" یه جشن و یه سرور بود !
بوته فروش از وسط بیابون ... بوته میاورد کنار خیابون !
بدو بیا آی بوته بوته بوته ... بدو که شد بوته تموم ۳ سوته !
.....
..........

" چهارشنبه سوری" سنتی قشنگ بود !! نه جای نارنجک و نه تفنگ بود !
ترقه ای نبود و رنج دلی !! که بشنوی نفرین ز هر منزلی !
"یادش بخیر رسم و رسومی داشتیم !! این سنتا رو همه دوست میداشتیم !......

نیمه اسفند که خودت میدونی !! یعنی نظافت و خونه تکونی !
عید میومد و وقت خوشحالی بود !! دیگه زمان شستن قالی بود !
به همراه گرد و غبار منزل !! شسته میشد کدورتا هم ازدل !
نه مثل حالا که دکور میزنند !! هی به سر همدیگه غر میزنند !
رونق تو خونه هست ولی صفا نیست !! صفا که نیست دیگه نور خدا نیست !
رسمی که چون شمعی نداشت تکلف !! تجملات به شعله اش کرده پف ! وو.....
یادش بخیر رسم و رسومی داشتیم !! این سنتا رو همه دوست میداشتیم !

بوی بهار میاد و بوی نوروز !! مرغک دل پر زده سوی نوروز !
سفره هفت سینی و قرآنی بود !! خدا خدا ذکر هر ایرانی بود !
لحظه سال تحویل چه ساعاتی بود !! همراه بوسه ها صلواتی بود !
پدر که لبخندش و ابراز میکرد !! زود لای اون قرآنش و باز میکرد !
میگفت حالا که قرآن و بوسیدی !! این اسکناس و بگیر از من عیدی ! ووو...

هر دید و بازدید از صمیم قلب بود !! حرفای زیبا و قشنگ به لب بود !
اما حالا نگاه کنید به نوروز !! نگاه کنید به این عید دل افروز ! .....

...............با مطلبی با عنوان : (رسم و رسوم ) !!..... به روزم

سعادتمند و عاقبت بخیر باشید

خدا نگهدارتون
۱۴ اسفند ۹۰ ، ۱۹:۴۸ عبد العاصی
سلام
ممنون
یا علی
۱۴ اسفند ۹۰ ، ۲۰:۴۳ حاج حسین طناز الرعایا!
آورین
جمله خیلی قشنگی بود
شووما هم اگه کمتر فست فود بخورید یه چیزی خواهید شد!!!
انشاالله
تا ظهور...
پاسخ:
تاظهور...
سلام رفیق یاری
بالاخره مصاحبه حاجی کار شد
http://sku.masjedun.com/index.aspx?siteid=312&pageid=33810&newsview=82287
پاسخ:
دمت گرم..
مصاحبه را هم خواندیم
۲۰ اسفند ۹۰ ، ۲۲:۳۵ ... بی واژه ...
مینیمال قشنگی نوشتی
و من به دنبال" صبر "، "صفا" میچینم...
یاعلی../
پاسخ:
صبــرت باصـــفــا...
خیلی عالی بود به منم یه سر بزنید خوشحال میشم
سلام
رویای خوبی است...اما رویا

بر اساس آنچه این روزها دیده ام میگویم...


نوشته ای تولیدی خوبی دارید

به رسم ادب اجازه لینک....؟
پاسخ:
سلام
به کجا رسیدید تو این وبلاگ ! خودم این پستو یادم رفته بود ...
خواهش می کنم .