و ذهـن پلکـ مےزند

و ذهـن پلکـ مےزند

در ذبـح ِ بی رحـمـانه ی کلـمـات ...

صندوقچه

همین تو !

چهارشنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۰۷ ب.ظ

همین که تو هستی و من می توانم بعداز ظهری از طبقه ی سوم ساختمان روبه رویی  بکشانمت توی محوطه ،

برایت زیر درخت ، توی آن فضای سیزده بدر حیاط خوابگاه جا مشخص کنم و بگویم بنشین کنارم تا درس بخوانم ،

تو با تعجب نگاهم کنی و من با شیطنت هایم اخم تو را بخرم ،

بعد با هم بستنی مزخرف لواشکی بخوریم و هی به طعم گندش بخندیم ... 

همین که تو زیر آن باران تند و عجول ِ بعد از ظهر مرا بین دستانت بگیری و دعا بخوانی ، 

بعد ما با هم موش آبکشیده شویم و حتا مثل دیوانه ها زیر باران جیغ بکشیم و سوت بزنیم ...

حتا اگر عاقبتش عطسه و آبریزش الان باشد !

همین که تو انقدر مظلومانه نگران منی و احساس مسئولیتت نمی گذارد بی خیال ِ بی خیالی هایم شوی ...

همین که تو تا صبح بالای سر من می مانی تا درس بخوانم و من مثل بچه های حرف گوش کن ،

رام ِ نگاه های محبت آمیزت می شوم و کتاب ناامید کننده ی کلامم را دیکتاتورانه به خورد مغزم می دهم ،

همین که تو هستی و این شب های تکرار نشدنی ِ جوانی را همراهی ام می کنی ،

همین که من هستم و می توانم دوستت داشته باشم ،

می توانم از نگاه کردن به عکس های مسخره ی دو نفره مان ریسه بروم ،

تو هی از خواندن ِ چندباره ی اس ام اس های خودت به من لذت ببری و اصلا خیلی وقت ها یادم برود از عمد 

اصرار دارم با تو بخندم تا دیگر هیچ وقت آن صحنه ی فرو ریختنم توی بغلت تکرار نشود ، 

همین که من از ته کشیدن این لحظه های خوب بیم دارم و هراسان ِ یک فاصله ی تلخ دیگر هستم ...

همین که تو هستی . همین که این وقت های فیروزه ای هست ، 

من باید داد بزنـم :

                        گاه ، دوستــی از عشـق هم بــالاتــر اســت ...

____________________________

+ برای  "پــری سـان "

+ و به لبخندی دلخوش . 

۹۲/۰۳/۰۸
فــ . الف

دوستانه

نظرات  (۱۱)

این دوره زمانه آدم شانس بیاورد شریک زندگی‌اش حوصله‌اش را داشته باشد. "دوست" که جای خود دارد.
خدا زیادشان کند برای‌تان!
پاسخ:
هوممم
خدا حفظشان کند .
خدا حفظ کند همه ی روابط خوب را .
خصوصا شراکت های زندگی را .
وااااااااااااای آخی یعنی برا همون نوشتی که من رسواش کردم تو وبلاگش!! بابا ایول به این رابطه قشنگتون
اصن همین که همدیگه رو نگاه میکنین اونجوری ادم میفهمه چه خبره
به به انشالله مستدام این رابطه خوشگل...
قربونت
ایشاالله با همه تلخی این روزا نتایج امتحانا حداقل دلخوش کن باشه برات حداقل گفتما! یعنی حداکثرش رو ...
پاسخ:
دخیخا .
چطوری نیگا می کنیم مگه؟ :))
 ایشالا ایشالا. 
واسه شما هم از اون نتیجه خوب ترا :)

خب من دلم خواست که!...:\
پاسخ:
مخلص شمام هستیم :))
اره بعضی دوستای خوابگاه خیلی نازن..:)
همانهایی که وقتی تو خواب از ترس گریه میکنی
میاد بالا سرت با نوازش بیدارت میکنه بعد هم پیشونیت رو میبوسه که اروم بشی
هوم..
دلم براشون تنگ شد:(
یا علی مدد
پاسخ:
چقد خوبه که فهمیدی چی میگم :)

دوست عزیز به ما سر بزنی خوشحال میشم و ایراد شما را خوب می خرم
پاسخ:
آقا ما رو مسخره کردی ؟ این چه آدرسیه ؟
چقدر این اسم به این مرام می آید... پــری ســان...
خدا همه ی پریساهای پــری ســان رو حفظ کنه ایضا صاحاب وبلاگ رو... آمینش رو بلند بگو...
پاسخ:
آمین 
چقدر دلم برای تو تنگ شده رفیق .. و جایت خالیست...
خدا همه ی دوستان خوب رو که انعکاس محبت خدان حفظ کنه ... علی الخصوص شما رو :)
سلام.

چقدر این کلمات مثل همیشه قشنگ و به جا کنار هم نشستن. چقدر آدم رو پر میکنن از هیجان و شور و دلتنگی...
خوش به حال شما و این دوستی های قشنگ تون.
حتما پری سان هم پره از این احساسات تو...حتی بیشتر مثلا...
راستی! چه اسم قشنگی داره این دوستت:)))
خدا برای هم حفظ تون کنه.

خدا زیادشون کنه برات.یکی کمه. البته+رفیق=2
خب 2تا هم کمه :)))
شاد باشی

یا علی
پاسخ:
سلام علیکم
ی چیز قبلا بهت گفته بودما ! دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید ! والا :)
پری سان شباهت عجیبی به شما داره . نمی دونم چراها !
فقط دلم میخواد از اون فوشا بهت بدم اما خب زشته ! قرار شد آدم باشیم مثلا . :)


خانوم فجری دیگر ! شما اونجا خودتو رسوا کردی :دی

اگه خبرای خوبی تو راهه ما هم منتظریما ! بعععله :)
سلام.
هیچ وقت هیچ کجا نظر نذاشته بودم. اما انقدر دلم براتون تنگ شده که...
چقدر پری سان به بابام می آد! و به خودت.
اونجایی که شما هستی پر از فرشته ست. به قول فرشته ی طبقه پایینیت« اونجا بهشته.» البته اگه با چشم دل ببینی.
پیام بر صدای دلتنگی دلم برای باقی فرشته ها باش
صلوات
پاسخ:
سلام وااای عزیز دلم ، خوش اومدی و خوش نوشتی .
این بابام و اینا رو تو محیط عمومی نگو... ملت برداشت اشتباه می کننا :))
زودی بیا پیشمون ، یه شربا طهورا بزنیم دور همی :)
مثه همیشه عالی و پر

یادمان
به رمان ارمیای رضا امیرخانی افتاد

دوستی تان پایدار

پاسخ:
ارمیا و مصطفی ش اولین الگوهای رفاقت من بودند .. در آن اوایل سن جوانی ...

شما که البته لطف دارید همیشه . 

دیوانگی ما که از این جنس نیست... به خصوص بارانش.. باید نم نم باشد.. سیل شد پناه میبریم به ماشین یا کلا بی خیال میشویم

این وقت های فیروزه ای مستدام، مال ما که خاکستریه خیلی وقته :)
پاسخ:
دیوانگی هر کس عالمی دارد ...

فیروزه ای نصیبتون.