و ذهـن پلکـ مےزند

و ذهـن پلکـ مےزند

در ذبـح ِ بی رحـمـانه ی کلـمـات ...

صندوقچه

در من اشک هایی ست که هیچ گاه ریخته نشدند

وای از ویرانی سد و سیلابی که جاری شود ...

______________________________________

پ.ن1 ) به عنوان پناه می برم .

پ.ن2 ) شب ظلمت و بیابان به کجا توان رسیدن / مگر آنکه شمع رویت به رهم چراغ دارد !   حافظ

پ.ن3 ) ظهرهای ابری زمستان بوی کوفته و سبزی معطر می دهد. بوی آبگوشت و سوپ سرماخوردگی و دستکش و جوراب های خیسی که مانده اند روی بخاری و با بوی کاسه ی شلغم ها قاطی شده اند. زمستان ها، حال و هوای روزهای دبستان دارم، خانه ی کوچک قدیمی مان که حیاط مستطیلی داشت و باغچه داشت و می شد از آن یک دنیای خیالی ساخت...

پ.ن4 ) میگم: منو هم بازی می دید؟ صورتشو کج و معوج می کنه و میگه نخیر بازی مون مردونه س. خانوما اون طرف باید بازی کنن. ( اشاره می کنه به پشت کاناپه ) پسرکم حریم ها را یاد گرفته.

پ.ن5 ) میگم: امیرعلی ظرف و ظروف خوابگاهمو برداشته باهاشون خاله بازی می کنه... همونایی که یه عمر جدی باهاشون زندگی کردیم. میگه: الدنیا لعب و لهو... حقیقت زندگی همینه.

پ.ن6 ) یافت در بی بصری گمشده ی خود یعقوب / بصر از هر که گرفتند، بصیرت دادند ...   صائب

۹۳/۱۰/۳۰
فــ . الف

نظرات  (۵)

 

لبیک یا محمد "صلی و الله علیه و آله و سلم"

 

سلام

 

 دعوتید به  آخرین آفتاب.... 

 

http://baketab.blog.ir/post/46

 

آخی.. پ ن 3.. همین دیروز داشتم بهش فکر می کردم..
می رفتیم برف بازی، آب کشیده میومدیم خونه، جوراب و دستکش های خیس و...
..
..
شاید برف ببارد و دل ما کمی خیس بشود..
پاسخ:
دل ما یخ بسته ..

سلام. دلم برای نوشته هایت تنگ شده بود. 

به بهانه ی سرمایی که خورده ام حسابی میون این هوای خشک وبی بارون، نشستم پای نت برای خواندن نوشته هایی که حرف های دلم است.......

کتاب من زنده ام را خوندی؟؟

با این که کنکور در راه است ولی طافت نیوردم و خوندمش...ونقطه ی اتصالی شد بین من  وآن آرامانی که باید به خاطرش محکم واستوار بایستم....

پاسخ:
سلام عزیز دل. قدمت سر چشم:-)
نه هنو نخوندم. گذاشتمش جلو چشمم ک برش دارم شروع کنم ینی!
سلام خداقوت...
پاسخ:
سلام. سلامت باشید
چون پایین نظراتش بسته بود این‌جا می نویسم که:
این که مدتی‌است دارم به نظم می‌پردازم و کمی هم به ماهیت‌اش فکر می‌کنم این بند پایینی از استاد عین.صاد بسیار لذت بخش بود. و من مانده‌ام چه اهمیتی در نظم هست که امام موسی صدر در اهمیتش آن‌چنان سخن می‌گوید و از همه بالاتر حضرت امیرالمونین آن را در کنار تقوا ذکر می کند که اوصیکم بتقوی‌الله و نظم امورکم...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی