اندازه ی گناه :: و ذهـن پلکـ مےزند

سلام. چند روزه که به امید خوندن مطلب جدید میام به وبت سر می زنم .اما ....
گاها مثه امیر علی فک می کنم . کارایی که گناه نیست اما خودمو حسابی محدود می کنم. واقعیت اینکه بعد از گذشت دو دهه از زندگی هنوز نه اندازه ی گناه را می دانم ونه عواقب آن را....بگذریم. منم یه مطلب در مورد بادبادک باز نوشتم. وقت داشتی بخون. ممنون....

پاسخ:
خوندمش همون موقعا.. نشد نظر بذارم اما .

۳۰ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۵۶

نسل چهارمی

آخی (قلب)
ماشاءالله
خدا حفظش کنه.
مام یه دونه از این ها خونمون داریم. خواهرکمون رو عرض میکنم :)
صداشونم خوبه. نذارین ترشی بخورن الهی که یخواننده ای چیزی بشن (چشمک)

هعی...
این جزقله ها یه چیزایی یه وقتایی میگن انسان دهنش باز میمونه....

یه دوستی دارم ، 17 سالشه. پارسال تصمیم گرفت چادری بشه . اما به خاطر مخالفت های ناجور خانواده ش مجبور شد برداره. یه خواهری داره کلاس اول-دوم دبستان.
این دوست ما وقتی که چادرشو برداشت کلا افسرده شد دیگه. خیلی از مسائل معنویش تحت الشعاع قرار گرفت. یکیش رو آوردن به چت بود... خودشم خیلی ناراحت بود. البته الحمدلله الان ترک کرده.
خواهر کوچولوش با خط بچگونه ش تو دفتر این رفیق ما نوشته بود: آجی! شاید نتونی چادر سرت کنی ولی میتونی پای اینترنت نشینی!
بعد هم تو پیک مدرسشون وقتی ازشون پرسیده بوده کیو بیشتر از همه دوست داری عکس خواهر بزرگشو نقاشی کرده، در حال نماز که مثلا این کوچولو هم داشته بهش گل میداده...

خلاصه همین حرکت خواهر کوچولوش کلی دلخوش کنکش شده بود....

این همه گفتم که بگم این کوچولوهام گاهی حرفایی میزنن و کارهایی میکنن که امثال منِ بزرگتر باید برمی فرو شیم تو زمین از خجالت ...

۰۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۱:۰۲

محمد معین صادقی راد

خودش یک کنسرت به تمام معنا بود ها!!!

پاسخ:
(لبخند)

۰۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۰:۱۳

فرزند خاک

سلام...
ای جانم...
خدا حفظش کنه...
التماس دعا
یاعلی مددی