و ذهـن پلکـ مےزند

و ذهـن پلکـ مےزند

در ذبـح ِ بی رحـمـانه ی کلـمـات ...

صندوقچه

کف اتاق ، روی سرامیک ها دراز کشیده ام... خیره شده ام به سقف..

 

رفیق اس ام اس می دهد... و حالا احوال مرا می خواهد بداند چطور است..

جوابش را نمی دهم.. از همان موقع که گفتم می شود راستش را نگویم ؟

تا حالا هی می خواهم جوابش را ندهم اما نمی شود..

بابا برگشته اند خانه... بلند بلند حرف می زند.. از همین جا هم می شنوم..

صدایم می کند... دلم نمی خواهد از جایم بلند شوم...

بعد می گوید: فردا بریم مشهــد ؟

سرم را می گیرم زیر آب یخ..

گوشی را برمی دارم و به رفیق می گویم.. خوبم !

          

۹۱/۰۶/۰۷
فــ . الف

حرم

نظرات  (۱۷)

بیا وبلاگمو بخون
اشکمو درآوردی
۰۷ شهریور ۹۱ ، ۱۹:۳۴ ذاکر اهل البیت (علیهم السلام)
سلام :
پاسخ:
علیکم السلام و رحماتش بر شما باد..
۰۸ شهریور ۹۱ ، ۱۴:۱۱ عمه نیلوفری
با سلام بر عزیز دلم ، خوبی گلم ، خیلی زیبا بود مثل همیشه ، زیارت قبول باشه ، خوشا به حالت امسال امام رضا خیلی بهت حال داد که دو باره رفتی پابوسش دعامون کن
پاسخ:
جای شما خالی اندر خالی بود خیلی . !
۱۰ شهریور ۹۱ ، ۲۳:۴۶ عباس تمرتاش (شاهد )
سلام

.................... آقا بدادم میرسی ؟! ..................

زائری بارانی ام آقا به دادم میرسی ؟

بی پناهم خسته ام تنها به دادم میرسی ؟

گر چه آهو نیستم اما پر از دلتنگیم

ضامن چشمان آهوها به دادم میرسی ؟

از کبوترها که می‌پرسم، نشانم می دهند

گنبد و گلدسته‌هایت را، به دادم می‌رسی؟

ماهی افتاده بر خاکم، لبالب تشنگی

پهنه آبی‌ترین دریا! به دادم می‌رسی؟

ماه نورانی شب‌های سیاه عمر من!

ماه من! ای ماه من! آیا به دادم می‌رسی؟

من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام

هشتمین دردانه زهـــرا به دادم میرسی ؟

باز هم مشهد، مسافرها، هیاهوی حرم

یک نفر فریاد زد: آقا به دادم میرسی؟

ضامن چشمان آهوها به دادم میرسی ؟؟

التماس دعاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
پاسخ:
دعاگویتان بودیم... بسیــار..
۱۰ شهریور ۹۱ ، ۲۳:۵۲ عباس تمرتاش (شاهد )
سلام

نام من خط شکسته است ! داستان زندگی مرا بخوانید و عبرت بگیرید !

من از روز اول خطی شکسته نبودم ! من خطی راست بودم و با سرعت مسیر را می پیمودم ! خوش بودم و سرمست و مغرور از اینکه با قامتی صاف ! راه ها را می پیمایم اما حادثه ای پیش آمد که انتظارش را نداشتم !

راه دچار پیچ و خم !! شد و من چون انعطاف نداشتم !! با خطوط دیگر تصادف کردم !! و تبدیل به خطی خمیده شدم !! باورش برایم مشکل بود ! من که خطی صاف و خوش قد و قامت بودم به خطی خمیده تبدیل شده بودم !! ووو............

..........با مطلبی با عنوان ( خط شکسته ) !! به روزم !!

خدا نگهدارتون
سلام فاطمه خانم
خوبید ؟
گزارش تصویری اولین سالگرد شهید کمیل صفری تبار
http://nasljavan110.blogfa.com/post-1209.aspx
پاسخ:
انشاالله بشه جبران کرد..
سلام
کاش من هم گردو غباری بودم بر کفشان زوارش!
پاسخ:
باشد که به خیریت مقربانش راه یابیم...
رفیق حالا تو هنوز داری توی اون حرم نفس می کشی و من اینجا نفسم....
عجیب کشته مرده ی مرامشم... در کمال ناباوری بعد از 4 سال، من و تو، دوباره، با هم ، جلوی گنبدش...
دعامون کن آباجی...
پاسخ:
و نفسم...
۱۲ شهریور ۹۱ ، ۱۸:۴۵ لاله های زهرا
سلام
زیبا می نویسید...
پایدار باشید در راه شهدا...
دعا...
پاسخ:
ملتمس...
دعوت مارو که رد کردی .......خیالی نیست؛به هم میرسیم
پاسخ:
مخلص کپل خودم..
جالب بود
دچار شدن چیز خوبی است... این روزها دچار زندگی دیگری شده ام! زندگی درونیم را بیش از همه چیز و بیش از هر رنگ دیگری دوست دارم... آن جا دیگر برای با تو بودن محدودیتی ندارم... ساعت ها در این اتاقی که حالا از هر چه بود تخلیه اش کرده ام سر بر شانه هایت می گذارم... می گویم و خوب گوش می کنی... و هر جا که نیاز دیدی فقط با نگاهت، فقط با نگاهت به زانوهایم قوت می دهی...
این زندگی یک مزیت دیگر هم دارد و آن این که پایانش را می دانم... پایانش را خودم می نویسم و هی پاک می کنم...
ولی افسوس چشم که باز می کنم این منم و جای خالی تو...
یا علی ابن موسی الرضا

من از چشم تو ای ساقی خراب افتاده ام لیکن
بلایی کز حبیب آید هزارش مرحبا دارد...

سفارش ما رو هم به آقا میکردید!...
خیلی دلم برا آقا گرفته...
یاعلی
پاسخ:
البت کسی سفارش می کند ک خودش....
آقا مرتضی؛ "گفتارهایی از سید شهیدان اهل قلم"
و خوب می دانیم مشهد تنها جایست که آرامش را دو دستی تقدیم دلهایمان می کند...
یاعلی
سلام به ما سر بزنید
کاش من همه بودم تا با همه دهان ها تورا صدا میزدم
یا محمد(ص)
سلام
من سرم را نذر شاهنشاه ایران میکنم
با چنین کاری خودم را اهل ایمان میکنم
چونکه قرآن خدا در تو تجلی می شود
پس میان صحن تو صد ختم قرآن می کنم
بعد از آنی که شنیدم ضامن آهو شدی
چه حسودی ها به آن آهوی حیران میکنم
میزبانی مثل تو وقتی که پیدا می شود
من سراسیمه خودم را باز مهمان می کنم
من برای مهر و امضای برات کربلا
پنجره فولادتان را بوسه باران می کنم!!!

مشهد الرضا انشاالله دعاگو هستیم
یا علی