من را برای ذبح عظیم انتخاب کن
خداوند به ابراهیم علیه السلام امر فرمود که به جاى اسماعیل قوچ را ذبح نماید، ابراهیم تمنّا نمود که فرزند خویش را به دست خویش ذبح کند و امر به ذبح قوچ از او برداشته شود تا بر دل او همان حالتی وارد شود که بر دل پدر فرزند عزیز از دست داده وارد می شود، تا بدین طریق استحقاق بالاترین درجات اهل ثواب بر مصایب را بیابد.
خداوند به او وحى کرد: ای ابراهیم! کدام یک از مخلوقات من نزد تو محبوب تر است؟ او پاسخ داد: خدایا! خلقى نیافریدهاى که نزد من محبوبتر از نبىّ تو محمد صلّى اللّه علیه و آله باشد.
وحى فرمود: آیا او نزد تو محبوبتر است یا جان تو؟ عرض کرد: او محبوبتر است.
وحى فرمود: فرزند او محبوبتر است یا فرزند تو؟ گفت: فرزند او!
خداوند پرسید: آیا ذبح فرزند او به دست دشمنانش بر قلب تو دردناکتر است یا ذبح فرزندت در طاعت من! پاسخ داد: ذبح فرزند او به دست دشمنانش دردناکتر است.
وحى فرمود: اى ابراهیم! همانا گروهى که گمان مىکنند، امت محمدند، فرزند او را پس از او به ظلم و دشمنى مىکشند، چنانچه قوچ را سر می برند و به خاطر این عمل مستوجب غضب من خواهند شد. در این هنگام ابراهیم شیون سر داد و قلبش به درد آمد و گریست . خداوند فرمود: اى ابراهیم! جزع بر حسین را به جاى جزع تو بر فرزندت اسماعیل، اگر او را مىکشتى، جایگزین کردم و تو را بدین سبب شایستۀ بالاترین درجات اهل ثواب بر مصایب قرار دادم.
پس این معناى قول خداوند است که: «او را به ذبحى بزرگ باز خریدیم» و هیچ دگرگونی و نیرویی نیست، جز از سوی خداوند والا و بزرگ.
« عیون اخبار الرضا(ع) »
" و فدیناهُ بذبحٍ عظیـــم . و تَــرکنا علیه فـی الآخِــریـن "
صافات/107
___________________________________________________
پ.ن1 ) نشسته حضرت طوفان نوح در جانم ! سعید شاد
پ.ن2 ) فواره وار، سربه هوایی و سربه زیر/ چون تلخی شراب، دل آزار و دلپذیر
ماهی تویی و آب من و تنگ روزگار/ من در حصار تُنگ و تو در مشت من اسیر فاضل نظری
پ.ن3 ) بشنوید+