بــرداشت اول
1) حسن روحانی : باید مقداری شیوهها و لحن و ادبیاتمان عوض شود ،
در دنیای سیاست خارجی باید دنبال یارگیری باشیم. در شورای حکام 35 کشور وجود دارد که باید از بین آنها یارگیری کرد تا به اهدافمان برسیم ، اگر روزی این مسئولیت ریاست جمهوری را بر عهده بگیرم حتما این روند هسته ای را تغییر می دهم یعنی میتوانیم استراتژی و شیوه بهتری را انتخاب کنیم که حقوق مسلم ما حفظ شود و در عین حال بتوانیم مشکلاتمان را با دنیا حل کنیم. درست است که فناوری هسته ای حق مسلم ماست، اما بسیاری از موضوعات دیگر هم حق مسلم ماست. از جمله اینکه تحریم نباشیم، هم حق مسلم ماست، اینکه فشاری بر ملت ایران نباشد هم حق مسلم ماست. زندگی توام با آرامش و رفاه هم حق مسلم ملت ماست. ما می خواهیم به همه این حق ها برسیم و نه فقط یک حق مسلم.
جدایی از جهان و کشیدن دیوار به دور کشور، امکان ناپذیر است. ما باید با یک تعامل سازنده بتوانیم کشور را از مشکلات کنونی نجات دهیم، کشور را میتوان از بیکاری و گرانی نجات داد.
2) محمدرضا عارف : پیام ما به دنیا باید پیام صلح باشد و رئیس جمهوری بیاید که پیام صلح ملت ایران را به دنیا برساند؛ باید از دیپلماسی رسانهای برای تقویت با دنیا کمک بگیریم ؛ غرب در موضوع هستهای میخواهد ما را نمدمالی کند. آنها میخواهند قضیه را کشدار کنند. ما باید از موضع قدرت و با استفاده از دیپلماتها و کارشناسان برجسته کشورمان از فرصت مذاکرات استفاده کرده و از حقوق هستهای خود نیز دفاع کنیم.
3) محمدباقر قالیباف : ما یک بحث سیاست خارجی داریم و بحث دیگر دیپلماسی و دستگاه مرتبط با آن است. جایگاه رئیس دولت کجاست که بخواهد سیاست خارجی را تغییر دهد و در کجای قانون چنین اجازهای داده شده است.
من میگویم که سیاست خارجی ما هرچه میخواهد باشد. ما یا میخواهیم تعامل کنیم یا میخواهیم مقاومت کنیم و یا میخواهیم مذاکره کنیم. البته ممکن است هر سه تای آن نیز باشد. ممکن است ما در یک سال مقاومت جانانه کنیم و یا در خاورمیانه دست به رقابت بزنیم.
4) محسن رضایی : ما بجز اسرائیل نقاط تعامل فراوانی با کشورهای دیگر داریم ولی یک سری اختلاف نظرها هم داریم ما از اختلافات نظرمان که به سادگی عبور نمی کنیم اما به شکل افراطی و در حقیقت درگیری ها ما مسایل را نمی کشانیم سعی می کنیم با تعامل و گفتگو به یک نقطه ای برسیم اسم آن نقطه را من گذاشتم موازنه نسبی ما موازنه منفی را تجربه کردیم موازنه مثبت را تجربه کردیم من می خواهم در دوره خودم یک موازنه نسبی برقرار کنم موازنه نسبی به نظر من استراتژی و راهبرد جدیدی خواهد بود که ما را از این مسیر در حقیقت عبور خواهد داد.
5) غلامعلی حداد عادل : قدرت ما در سیاست خارجی در صداقت ما، منطق و عدالت خواهی ما است و ما با چنین اصولی اعلام می کنیم با هر کشوری که بخواهد مذاکرده کند آماده مذاکره هستیم. روزی با آمریکا سر میز مذاکره خواهم نشست که آمریکایی ها از انواع توطئه خود مایوس شوند.
6) علی اکبر ولایتی : میتوان با یک دیپلماسی خوب به اهدافمان برسیم گفت: ما میتوانیم هم فناوری صلح آمیز هستهای را داشته باشم هم اینکه قطعنامه علیه ما صادر نشود، این امر شدنی است اما متاسفانه تدبیر لازم را برای حل این موضوع به کار نمیبریم. سیاست ما آشتی با دنیا ست .
7) سعید جلیلی : دفاع از حق هستهای دفاع از تمام حقوق ملت ما است و آنچه اهمیت دارد منطق جمهوری اسلامی است که تمام جهان آن را پذیرفته است. مبنای نگاه در سیاست خارجی باید این باشد که نقاط اشتراک و افتراق شناسایی شود؛ از همین نقاط اشتراک میتوان به تعاملها رسید و از نقاط افتراق نیز میتوان جلوی تهدیدها را گرفت.
امروز نقاط فرصت بسیار بیشتر از نقاط تهدید است اما بایستی نقاط اشتراک با کشورها را به خوبی شناخت تا بتوان از آن نقاط بهره برد. چند کشور به دنبال این هستند که انحصار ایجاد کنند و پارادایم آنها بر جهان حاکم شود،
اگر ما این چند کشور را کنار بگذاریم در مواجهه با سایر کشورها فرصتهای مطلوبی وجود دارد که میتوانیم از آنها بهره ببریم. همین ریشههای عمیق تاریخی فرصتهای مناسبی را برای گسترش روابط با همسایهها ایجاد میکند؛البته امروز برخی ظرفیتها دیگر نیز برای ما فرصتهای مطلوبی ایجاد کرده است که دستگاههای مربوط از جمله وزارت امور خارجه باید این قابلیت را داشته باشند که منافع کشور را در این زمینهها دنبال کنند.
8) سید محمد غرضی : من به نفع هیچ کس کنار نمیکشم من در این بزرگان چیزی نمیبینم چون میدانم همه در دولتهایشان دچار تورم میشوند.
بــرداشت دوم
1) امام خمینی (ره ) :
محتوای این انقلاب، اسلام و اخلاق اسلامی و اخلاق انسانی و تربیت انسانها بر موازین انسانیت بوده است.
معنا ندارد که دولت اسلامی ایران با دولتی که هیچ اعتقاد به اسلام و به اخلاق بشریت ندارد،
سر میز اصلاح بنشیند.
اصول سیاست خارجی؛ میتواند چهارچوب رفتاری لازم را به کارگزاران نظام اسلامی ارایه دهد و پایبندی به این اصول، وجه تمایز دولت اسلامی از دیگر دولتهاست. در واقع دولت اسلامی بر پایه مبانی و با اصول مشخص برای رسیدن به اهداف خاص تلاش میکند.
ما باید با شدت هر چه بیشتر انقلاب خود را به جهان صادر کنیم و این طرز فکر را که قادر به صدور انقلاب نیستیم، کنار بگذاریم، زیرا اسلام بین کشورهای اسلامی تمایز قایل نیست. ما حامی تمام محرومان هستیم. همه ابر قدرتها و همه قدرتها برای از بین بردن ما برخاستهاند. اگر ما در محیط محدودی باقی بمانیم، قطعاً با شکست رو به رو میشویم.
2 ) مقام معظم رهبری :
در زمینهى مسائل سیاست خارجى، گذشته از حوادث و تحولاتى که چه در جهان - در عرصهى عمومى عالم - چه در منطقه - حول و حوش ما - رخ داده، که البته آنها در جاى خود احتیاج به حرف، فکر و نگاه نوبهنو و لحظهبهلحظه دارد، اصول سیاست خارجى ما همان اصول همیشگى است و هیچ تفاوت و تغییرى در مبانى و اهداف کلى و راهبردى سیاست خارجى ما وجود ندارد. ما همان هدفى را که از اول انقلاب تا امروز در امر سیاست خارجى دنبال کردهایم، الان هم دنبال همان هدفیم. البته ظرفیتهاى دیپلماسى ما بهطور طبیعى تقویت مىشود؛ تجربه، پختگى، کارآزمودگى بیشتر مىشود؛ راههاى نو و اهداف تاکتیکى نو پیدا مىکنیم و بر اساس آن، ابزارهایى را یا پیدا مىکنیم یا خلق مىکنیم و عمل مىکنیم؛ در این تردیدى نیست؛ ایستایى وجود ندارد؛ لکن اهداف راهبردى و قوارهى کلى سیاست خارجى امروز ما که بیست و پنج سال از انقلاب گذشته است، با ساعت اول انقلاب هیچ تفاوتى نکرده؛ این، آن نکتهى اساسى و اصلى است که در ذهن همهى کارگزاران سیاست خارجى ما بایستى وجود داشته باشد.
ما همچنان که نظام سلطه را در درون کشورمان با انقلاب بههم زدیم، نظام ارباب - رعیتى سیاسى و اجتماعى را بههم زدیم، دید ما در مسائل جهانى هم همین است؛ ما با نظام ارباب - رعیتى در سطح جهان مخالفیم؛ ما با نظام سلطه مخالفیم. اساس سیاست خارجى ما این است که ما این ایدهى مخالفت با سلطهگرى و سلطهپذیرى را، بهعنوان یک ستون مستحکم، در فضاى سیاست بینالمللى در سطح دولتها و ملتها استقرار دهیم. امروز یکجانبهگرایى و انحصار ابرقدرتى امریکا مطرح و تکرار مىشود، که البته موضوع کاملاً منفىیى است؛ اما اگر یکجانبهگرایى نباشد و ابرقدرتى هم منحصر به امریکا نباشد - مثل آنروزى که امریکا و شوروى ابرقدرت بودند - باز هم با نظام سلطه مخالفیم. ما آنروز هم مخالف بودیم، امروز هم مخالفیم؛ این سیاست جمهورى اسلامى است. ما روابط ناشى و برآمدهى از نظام سلطه در سیاست بینالمللى را رد مىکنیم؛ قبول نداریم. خودمان هم در هویت و شخصیت جمهورى اسلامى مانع مىشویم از اینکه وارد نظام سلطه شویم و اجازه دهیم که بر ما سلطهیى بهوجود بیاید یا خود ما بخواهیم سلطهگرى کنیم. ما این فکر را در دنیا ترویج و منعکس مىکنیم و بر اساس آن کار مىکنیم؛ این اساس سیاست ماست.
باید تلاش کنیم تا مؤلفههاى قدرت خودمان را بشناسیم و در بسیارى از مسائل جهانى، موضع اساسى جمهورى اسلامى را به عنوان یک موضع تهاجمى اتخاذ کنیم.
ما در صحنهى سیاست خارجى نیازهایى داریم که این نیازها به هیچوجه قابل اغماض نیست. من بارها - یعنى از زمان ریاستجمهورى - این مسأله را دائماً به وزارتخارجه گفتهام و تکرار کردهام که ما باید در ارتباطات دوجانبه، ارتباطات منطقهیى و در مجامع جهانى حضور فعال داشته باشیم و نباید هیچ مجمع جهانى را که در آن عضو هستیم، دست کم بگیریم. اینکه ما مأیوس بشویم و بگوییم فایدهیى ندارد، گوش نمىکنند؛ غلط است. همه چیز فایده دارد؛ همهى تلاشها فایده دارد.
_____________________________________________________
پ.ن1 ) باراک اوباما : مردم ایران هم می توانند از مزایای اقتصاد آزاد و روابط با کشورهای دیگر جهان بهره مند شوند و هم می توانند در انزوای بیشتر فروروند. « به خاطر مردم ایران و جهان، رهبران ایران راه بهتر را انتخاب کنند»
پ.ن2) مقام معظم رهبری : دشمن، سیاسى و سیاستمدار است؛ مغزِ طراحِ سیاسى دارد، فکر مىکنند که چهکار باید بکند. یکى از طراحی ها این است که حرف آخر را اول نزنند؛ آرام آرام و بتدریج طلبکارى ایجاد کنند و طرف مقابل را وادار به عقبنشینى کنند. به مجردى که عقبنشینى کردید، طلبکارى دیگرى شروع خواهد شد. حالا بعضیها مىگویند چیزى بدهیم، یک چیزى بگیریم! بدهیمش درست است، بگیریمش درست نیست؛ هیچى نخواهند داد.
پ.ن3 ) پدر شهید احمدی روشن : آنها که مردم ایران را ذلیل و خوار کردند حالا میخواهند چه کنند؟! مگر آن موقع چه گلی به سر مردم زدند که حالا میخواهند بزنند؟! شما کجا شهید دادید؟! کدام شهدای هستهای در زمان شما به شهادت رسیدند؟! اینها اصلا لیاقت این را نداشتند که شهید بدهند..
پ.ن4 ) اینجا را بخوانید + ، اینجا را ببینید +