و ذهـن پلکـ مےزند

و ذهـن پلکـ مےزند

در ذبـح ِ بی رحـمـانه ی کلـمـات ...

صندوقچه

۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۱ ثبت شده است

 

برای فرزند نداشته ام در دفترش نوشته ام ؛

مادر تو یک روز تمام دارایی اش ، آشفتگی هایش بود و بی قراری های ناتمامی که

حال و روزگار با لبخند تحویلش می داد ...

از این به بعد هرجا ، هر وقت ، نشانی از این مـرد دیدی ، بخواه که دعایـت کند ،

مثل همان دعایی که مادرت را نجات داد و وابسته اش کرد به آن روی دیگر دنیا ،

یادت باشد ، هر قدمی که خواستی برداری ، باید همـت داشته باشی به رضای خدا ...

همـت داشته باشی به فهمیدن عمـق این واژه... 

عاشـق هم که می شوی برای رضـای خـدا باشد ... "

 

               

 

 
۱۱ نظر ۱۷ اسفند ۹۱ ، ۱۳:۴۹
فــ . الف

 

دود ِ این اسفند ، روی آتش آخر سال ،

            چشم های خسته را کور می کند ...

.

 

بی قرارم..بی قرارم ... بی قرار .......

۳ نظر ۱۲ اسفند ۹۱ ، ۲۲:۴۶
فــ . الف